ازم پرسید به خاطر کی زنده هستی؟
با اینکه دوست داشتم با تموم وجودم داد بزنم به خاطر تو! بهش گفتم: به خاطر هیچ کس.
پرسید پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم داد می زد به خاطر دل تو ... با یه بغض غمگین بهش گفتم: به خاطر هیچی.
ازش پرسیدم: تو به خاطر چی زنده هستی؟
در حالیکه اشک تو چشاش جمع شده بود گفت: به خاطر کسیکه به خاطر هیچ زنده هست...
مرسی از سایت قشنگت من آماده تبادل لوگو یا لینک هستم
اگه خواستی بیا تو وبلاگم تو قسمت نظرات بگو بای
سلام ......
مطلب جالب و شاعرانه و عاشقانه بود ............
موفق باشید
سلام. خوبی؟ اووووووووووه چقدر تند تند آپ می کنی؟ یه خبری یه چیزی. ولی خدائیش از این مطلبت لذت برم. خیلی خوشگل بود.
من به روزم. بهم سر بزن. موفق پیروز و عاشق باشی.
قربانت...................عسل
باید همونی رو که دل داد میزنه به زبون آورد...
اگه تونستید ۱ کم غیر عشقولانه بنویسید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام . جالب بید ها .
من لینکم خرابه . هر وقت درست شد میذارم
سلام دوست گلم
چرا بهش نگفتی
کاش خداوند سه چیز را نمی آفرید
عشق غرور و دروغ چون اگر عشق نبود هرگز به خاطر غرور دروغ نمی گفتیم
موفق باشی
سلام اقا دمت کرم اما یه اشکال داره که اسم وبلاگم
جوک استان است نه عماد اگه میشه درستش کنیید ممنون میشم لینکت رو گذاشتم مرسی
سلام اقا دمت کرم اما یه اشکال داره که اسم وبلاگم
جوک استان است نه عماد اگه میشه درستش کنیید ممنون میشم لینکت رو گذاشتم مرسی
http://30to.blogsky.com/
سلام
خوبی باحال بود
یسر بزن به من کم پیدائی...
وبلاگ من حذف شده بود...............(گرییییه)
چرا این طوری شد؟
خدا رو شکر ایس کریمو یادم بود.
آدرس هیشکیو ندارم..
و اما مطلبت:
خیلی خوشکل بود...
سلام
محشر بود
بای
سلام حامد جان
حالا شد
کارت خیلی درسته
مـحتسب مستـی به ره دیــد و گــریبانش گــرفت مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست گــفت مستـی زان سبب افتـان و خیـزان مـی روی گـــفت جــرم راه رفتـن نیـست ره هـمــوار نیست گـــفت مـی بایــد تـــو را تـا خانــه ی قاضی بـرم گـــفت رو صبـح آی قـاضی نیمـه شب بـیدار نیست
گـــفت آگـــه نیستی کــز ســـر در افتادت کـــلاه گـــفت در ســر عقــل بایــد بــی کلاهی عار نیست گـــفت نـــزدیک است والــی را ســرا آنـجا رویـــم گـــفت والــی از کــجا در خــانه ی خــمار نــیست گـــفت تــا داروغــه را گــوئیـم در مسجد بخـــواب گـــفت مسجد خـــوابگـــاه مـــردم بــدکـار نیست گـــفت دیــناری بــده پــنهان و خــود را وارهـــان گـــفت کــار شــرع کــار درهــم و دیــنار نــیست
گـــفت از بـــهر غـــرامت جـامـه ات بیـرون کنــم گـــفت پــوسیده ست نقشی جــز ز پود و تار نیست گـــفت مــی بسیار خـوردی ز آن چنین بیخود شدی گـــفت ای بــیهوده گــو ، حـرف کـم و بسیار نیست گـــفت بـــایـد حــد زنـد هــشیار مــردم ، مست را گـــفت هـشیاری بــیار ، اینجـا کـسی هـشیار نیست پروین اعتصامی گـــفت از بـــهر غـــرامت جـامـه ات بیـرون کنــم گـــفت پــوسیده ست نقشی جــز ز پود و تار نیست گـــفت مــی بسیار خـوردی ز آن چنین بی
گـــفت ای بــیهوده گــو ، حـرف کـم و بسیار نیست گـــفت بـــایـد حــد زنـد هــشیار مــردم ، مست را گـــفت هـشیاری بــیار ، اینجـا کـسی هـشیار نیست
فعلا تا بعد
مهدی
او بود و ما بودیم
او نیست و ما هستیم
ولی برای چه؟!
سلام من آپم عزیزم
سلام جیگر خوب بیدی
وبلاگ یاد عشق به روز شده بید اومدم خبر ودم
زود پاشو ویا منتظرما
دوستت دارم (مهدی)
بازم منم همون یار قدیمی...
کجائی
دیر به دیر مطلب میدی
ای ول به وبلاگت . ودر ضمن به نظ من هیچ وقت تو راه عشق حتی اگه غرورت خرد شد کم نذار. در ضمن اولین بارم بود اومدم .
انشا الله دفعه بعد دست پر می یام